مخاطب مدار و مخاطب محور باشد: يعني نيازسنجي به موقع جامعه . شناخت
نيازها و خواست هاي مشتريان و مخاطبان اولين اصل مشتري مداري است . سازماني
كه به مقوله توجه نكند در موجبات و اسباب نابودي خود را فراهم خواهد نمود .
اما اين وظيفه برعهده روابط عمومي است كه هر چند وقت يكبار به بررسي و
شناخت نيازهاي مشتريان بپردازد .
در بيشتر ادارات و سازمانها و موسسات (ايرانی) روابط عمومی به عنوان
يك شغل تشريفاتي و خدماتي تلقي ميشود و پس از اينكه بحران و يا
مشكل و مسالهيي حاد ايجاد ميشود از روابط عمومي انتظار درمان و رفع
مشكل و چارهجويي ميكنند، در صورتي كه چكيده بيش از پانصد تعريف
روابط عمومي در اصطلاحاتي مانند مهندسي انساني، مهندسي توافق، نفوذ در افكار عمومي و بالاخره ارتباطات مردمي، مطرح
است و روابط عمومي به عنوان پل ارتباطي يك سازمان و موسسه با
انبوه مخاطبان و مشتريان و سرويسگيرندگان و بطور كلي جامعه محسوب
ميشود و ميتواند به عنوان مغز متفكر و شبكه هوشيار و شريان حياتي هر
سازمان يا موسسه عمل كند و مديريت گردش و گزارش اطلاعات و اخبار را
به عهده گيرد و با گزارشهاي خوب و جامع و كارشناسي و يا با
اطلاعرساني دقيق و همهجانبه مخاطبان را به سوي سازمان و موسسه
متبوعه جلب كند و همكاري و همسويي آنها را پيش رو د اشته باشد. اغلب
مديريتها و مديران كه در راس هرم سازماني تشكيلات و مجموعه خود
قرار گرفتهاند نيز از روابط عمومي و وظايف و نقش و جايگاه و اهميت
آن غافلند و بهاي لازم را به روابط عمومي نميدهند. به عبارت ديگر،
فرهنگ و ادبيات روابط عمومي در ميان مديريتها و مديران ناشناخته
است، در صورتي كه اگر اولا مديران، وظايف اصلي خودشان يعني
برنامهريزي، كنترل و نظارت و سازماندهي و علم اداره را با
ارتباطات مردمي يعني روابط عمومي در دو بعد و زمينه درونسازماني و
برونسازماني همراه كنند، هميشه موفق و مورد احترام مخاطبان داخلي و
خارجي خود هستند و ثانيا اگر واحد روابط عمومي را براي خود به صورت
مشاوري امين بدانند و از نقطه نظرات و راهبردها و رهنمودهاي آن
حداكثر استفاده را در تمام لحظات كاري خود داشته باشند، پيشرفت و
توسعه را براي سازمان و موسسه خود به ارمغان خواهند آورد و علاوه بر
مقبول و محبوب شدن نزد افكار عمومي، دعاي خير مردم بدرقه راهشان
خواهد بود..."
مقاله ای از آقای هوشنگ عباسزاده (عضو هيات علمي گروه علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه علامهطباطبايي) در روزنامه اعتماد
همه می دانند کار کردن برای کارکنان در یک
نهاد یا سازمان، بدون همراهی و همگامی کارکنان به بار نخواهد نشست، همراه
کردن کارکنان، جلب مشارکت و اعتماد آنان برای پیشرفت های مادی و معنوی
سازمان از جمله وظایف و کارکردهای اساسی روابط عمومی است.
تقویت روابط عمومی ها جهت تقویت روابط عاطفی مدیران و
کارکنان، جایگاه روابط عمومی در اطلاع رسانی دولت و فرهنگ سازی در سازمانها
از دیگر کارکردهای این نهاد است. توجه ویژه به روابط عمومی، به عنوان
نهادی که می تواند به صورت نظام مند، برنامه ریزی شده و سنجیده در جهت
ایجاد، حفظ و گسترش تعامل و تفاهم مدیران با کارکنان اقدام کند، بسیار حائز
اهمیت است. آن چه در سنوات گذشته متأسفانه به اشکال و صور گوناگونی
باعث شده، روابط عمومی همچنان بی اثر و یا کم اثر جلوه کند، همانا
اقتدارگرایی مدیران، رواج سیستم ارادت سالاری به جای شایسته سالاری، نگاه
ابزاری به روابط عمومی، دانای کل جلوه دادن برخی مدیران، بیگانگی سازمانی و
یا بیگانگی حرفه ای بسیاری از مسئولان، پایین بودن آگاهی بعضی از کارکنان و
مدیران ارشد به اهمیت و نقش روابط عمومی بوده است. همچنین کم مهارتی و
مشکل فنی و ضوابط قانونی و اداری برای کار روابط عمومی ها، آسیب پذیری
همبستگی و روح کار جمعی در مدیران روابط عمومی و مطلق اندیشی چه در مدیران
روابط عمومی و چه برخی از مدیران سازمان، بی توجهی به طرح های پژوهشی و
افکارسنجی- که همه و همه موجبات بی توجهی یا کم توجهی به افکار عمومی را
سبب شده و عدم مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها را که از دغدغه های جدی
است- باعث شده است. انتظار می رود با گماردن مدیران علمی ارزش گرا و
فرآیند محور، مدیرانی در مصدر امور روابط عمومی ها قرار گیرند که از لحاظ
فنی، تخصصی، تجربی و توانمندی های فردی با برنامه ریزی ارتباطی ویژه و
پژوهش های افکار عمومی توانایی جلب مشارکت عمومی و اعتمادسازی در افکار
عمومی را دارا باشند و فرآیند توسعه سازمانی و تحقق عملی کارکردهای روابط
عمومی را به نحو مطلوبی فراهم کنند. روابط عمومی ها تاکنون نتوانسته اند
به طور کامل نگاه حرفه ای و تخصصی را در خود ایجاد نمایند؛ چرا که از یک
طرف غالب مسئولان به این هنر و فن توجهی نکرده اند و از طرفی بسیاری از
مدیران ما با کارکردهای روابط عمومی ایده آل آشنا نبوده اند. شعار
مهرورزی، عدالت گستری، خدمت به بندگان خدا و پیشرفت مادی و معنوی کشور
(شعارهای ریاست جمهوری جدید) نیاز به مکانیزم هایی دارد و یکی از این
سازوکارها روابط عمومی ها هستند. روابط عمومی مدون و برنامه ریزی شده
یکی از ابزارهای قوی مدیریت افکار است، روابط عمومی به عنوان اصلی ترین
حلقه ارتباط بین مدیران و کارکنان، مسئولیت خطیری در فرآیند دسترسی مدیران و
افکار جمعی کارکنان دارند. بدون شک روابط عمومی به عنوان یک «فن» و
«هنر» نقش بسزایی در برقراری و تسهیل ارتباط دوسویه بین مدیران سازمان و
کارکنان دارد، به طوری که امروزه کمتر سازمانی را می توان یافت که خود را
بی نیاز از روابط عمومی بداند و در عین حال موفقیت های چشمگیری را در زمینه
های مورد نظر و تحقق اهداف از پیش تعیین شده به دست آورده باشد. اما اگر روابط عمومی ها بخواهند تأثیر گذار باشند، باید از همه نظر در «جایگاه» بایسته و شایسته خود قرار داشته باشند.
درگذشت مادر، این مام مقدس و ارزشمند، شانههای بازماندگان را آنچنان متحمل غمی سنگین و جانکاه مینماید که خارج از وصف است. مادر در واقع ستون یک خانواده به شمار میرود که با مرگ وی گویی چهار ستون خانه فرو میریزد. جای خالی مادر سالهای سال احساس میشود و کانون گرم خانواده به ماتمکدهای سرد و بیروح بدل میگردد. مادر چراغ زندگانی است که با مرگش خانه خاموش و افسرده میشود. سایهی او از سر خانواده کم میشود اما یاد او هرگز از دل نمیرود.
اینک در آستانه چهلمین روز رحلت مادری مهربان ، دلسوز و محب اهل بیت (ع) هستیم جهت شادی روح آن مرحومه صلوات بفرست - روحش شاد
اینک در آستانه چهملین روز مادری مهربان ، فداکار و دلسوز هستیم یادش بخیر روحش شاد انشاء ا... با حضرت فاطمه زهرا (س) محشور گردد.
من سیستانی ام و آرمانم آبادانی فرهنگ و تاریخ سیستان،بیایید تا رستمانه سیستان را آباد کنیم.
سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که ” اهورامزدا ” آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می باشد.
تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی ” سکا ” اخذ شده است. ” سکاها ” در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته اند.
” نیمروز ” نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، ” یعقوب لیث ” صفاری بود. بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هریک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده اند.سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل می دهد، در قدیمی ترین اسناد تاریخی به اسم ” مکا ” مشهور بوده و در نوشته های هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان ” گدروزیا ” یاد شده است.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی ( ۲۳۰ پ- م ) وی مسیر بازگشت خود از هند را ” گدروزیا ” انتخاب کرده است. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.
از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت ها و ولایت های کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه.ش پس از شکست دوست محمد خان بارکزهی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.
سیستانیم ، تمام سیستان همه دلخوشی های من است.دارای تحصیلات کارشناسی در رشته روابط عمومی و از خدمتگزاران مردم در آموزش عالی می باشم ؛دارای سوابق خدمتی در آموزش و پرورش استان (ناحیه۲)بودم . سعی دارم از طریق دنیای مجازی اطلاعات لازم در این زمینه را به نظر دوستداران برسانم امید است دوستان در هر چه پر بار شدن این سایت مرا همراهی نمایند و از نقطه نظرات سازنده محرومم نسازند.
من از دار المومنین ،دارالولایه سیستانم شهر دوستداران اهل بیت (ع) آنجا که شور و شوق بود، صداقت و مردانگی را چار می زدند ،شهر دوستی بود و شجاعت ،شهر زادگاه رستم نام آورترین چهرهٔ اسطورهای در شاهنامه ی فردوسی و به تبع آن برترین چهرهٔ اسطورهای ادبیات فارسی (فردوسی )، سرزمین یعقوب لیث صفاری کسی که ایران را از یوغ اعراب رهانید.من سیستانی ام و آرمانم آبادانی فرهنگ و تاریخ سیستان،بیایید تا رستمانه سیستان را آباد کنیم.
سیستانیم ، سیستان همه دلخوشی های من است.دارای تحصیلات عالی در رشته مدیریت برنامه ریزی آموزشی ،از خدمتگزاران مردم در آموزش عالی و دارای سوابق خدمتی در آموزش و پرورش می باشم، سعی دارم از طریق دنیای مجازی اطلاعات لازم در این زمینه را به نظر دوستداران برسانم امید است دوستان در هر چه پر بار شدن این سایت مرا همراهی نمایند .منتظر نقطه نظرات سازنده شما هستم.
در كوچه تنهایی تو را می خوانم
از پشت پنجره های بسته تو را می خوانم
هنگامی كه قاصدك می آید با او نام تو را فریاد می زنم
با شاپركها در آسمان آبی هم صدا می شوم